نقش معماری شهری در طراحی و برنامه‌ریزی شهر

مهدی رضایی، کارشناس ارشد معماری

در حالی که طراحی و برنامه‌ریزی شهری دو عرصه‌ی بسیار نزدیک به یکدیگر هستند، اما تفاوت‌هایی نیز میان آن‌ها وجود دارد.

مهدی رضایی، کارشناس ارشد معماری

در حالی که طراحی و برنامه‌ریزی شهری دو عرصه‌ی بسیار نزدیک به یکدیگر هستند، اما تفاوت‌هایی نیز میان آن‌ها وجود دارد. طراحی شهری روی توسعه‌ی فیزیکی محیط عمومی تمرکز دارد در حالی که برنامه‌ریزی شهری بیشتر روی مدیریت رشد خصوصی از طریق روش‌های برنامه‌ریزی و برنامه‌های موجود و همچنین سایر محدودیت‌های قانونی توسعه در این زمینه متمرکز می‌شود.
در سال‌های اخیر کاربرد طراحی و همچنین فلسفه و دانش طراحی توسعه پیدا کرده است. طراحی به ابزاری فراتر از صرفا شکلی و زیبایی‌شناسانه تبدیل شده و حالا یکی از اجزای کلیدی نوآوری اقتصادی و فرآیندهای توسعه اجتماعی است. هنگامی که شرکت‌ها در حال ارایه محصولات و خدمات جدید هستند، توانایی طراحی، به عنوان مثال در طراحی متناسب با درک کاربر و راهکارهای کلان، به سرعت به یک ویژگی رقابتی تبدیل می‌شود.
کشورهای زیادی روی طراحی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا تصویر جهانی خود را بهبود ببخشند، میزان آگاهی مشتری از اهمیت طراحی و کیفیت محصول را افزایش دهند و توجه صنعت محلی را به مزایای طراحی و تأثیر آن بر موفقیت کسب‌و‌کار جلب کنند. علاوه‌بر‌این چندین مورد از این کشورها روی بهبود موسسات آموزشی طراحی و همچنین ارتقاء ظرفیت‌های تحقیقاتی و طراحانه آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
یک ایده‌ی طراحی شهری برای انعطاف‌پذیر کردن شهر
برای ارتقاء انطباق‌پذیری معماری شهری، بایستی طراحی شهری را از دریچه خلق مشترک (co-creation) دید، به شکلی که در آن محیط ساخته شده برای به حداکثر رساندن پتانسیل طراحی شهری در جهت پیشترفت تکاملی شهر، در تعاملی دو طرفه با ساکنان قرار می‌گیرد. این ایده‌ی طراحی شهری به برنامه‌ریزان شهری و معماران نیاز دارد تا سازه‌هایی بسازند که در طول زمان با پاسخگویی به نیاز در حال تغییر مردم، مشکلات و جاه‌طلبی‌ها (هم افراد و هم جامعه) عملکردی بهینه داشته باشند.
برای انجام این امر معماری شهری باید همانند پلی عمل کند که به شهروندان اجازه می‌دهد تا در محیط واقعی بر طراحی شهر اثر‌گذار بوده و آن را تغییر دهند. در این راستا ممکن است از فناوری‌های نوظهور برای ایجاد حس، و از اقدامات مدنی، ایده‌ها و بینش‌های تجربی استفاده کرد. واقعیت افزوده (Augmented reality) جایی که دنیای مجازی ممکن است به روش‌های جدید با دنیای واقعی تلاقی پیدا کند، نمونه‌ای از این فناوری‌هاست که می‌تواند با این هدف به کار گرفته شود.
تلفیق ابعاد مجازی و فیزیکی در فرآیند طراحی شهری و معماری شهری
با تکامل معماری شهری در شهرها، نوع جدیدی از انعطاف‌پذیری سیال به وجود می‌آید تا سطح زندگی انسان را فراتر از رفاه معمول، به درجات بالاتری از شکوفایی ارتقاء دهد. تعامل دوطرفه بین معماری شهری و شهروندان چارچوب جدیدی را به وجود می‌آورد که در آن ساکنین نه تنها ممکن است از یک طراحی عالی بهره‌مند شوند، بلکه از محیط اطراف خود به شیوه‌هایی جدید و خلاقانه‌تر استفاده کنند. این امر یک حلقه‌ی بازخورد مثبت ایجاد می‌کند که با افزایش زیبایی، کاربرد و فرهنگ زیربنایی شهر، زندگی شهری را بهبود می‌بخشد.
هدف استفاده از تکنولوژی‌های در حال توسعه مانند واقعیت افزوده، استفاده از فرصت‌های جدیدی است که آن‌ها فراهم می‌کنند. در نتیجه، نه تنها معماری شهری در سطح فردی می‌تواند به روش خلاقانه‌تری به ساکنان خدمت کند، بلکه ممکن است در مناطق بزرگ شهری نیز نوآورانه‌تر عمل کند.
ظرفیت استفاده از معماری شهری برای شکوفایی بیشتر ساکنان، زمانی که به عنوان خروجی یک فرآیند طراحی مشترک در نظر گرفته شود، به شدت تغییر می‌کند. شهر با ترکیب ایده‌ها، رفتارها و بینش‌های تجربی شهروندان در مورد نحوه انطباق این سیستم‌ها و ابعاد شهری، به مکانی شادتر، آرام‌تر، سالم‌تر و الها‌م‌بخش‌تر برای زندگی تبدیل می شود. این گونه است که طراحی شهری می‌تواند به شهرها در رسیدن به این سطوح بالاتر کمک کند:‌ با اتکا به دانش و خلاقیت مردم و از طریق ساختمان‌هایی که به عنوان پلی بین مردم و شهر عمل می‌کنند.
این فرآیند خلق اشتراکی است که برنامه‌ریزان شهری، معماران و مقامات دولتی ممکن است از آن به طور استراتژیک استفاده کنند تا تضمینی بر این امر باشد که شهرها به ساکنین کمک می‌کنند نه تنها در مسیر دستیابی به آسایش، بلکه در مسیر شکوفایی نیز گام بردارند، از این رو که شهر با الزامات، مشکلات و آرزوهای منحصر‌به‌فرد آن ها سازگار می‌شود. این شهر در واقع شهری است که توجه می‌کند، فکر می‌کند و عمل می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *