علي ميرزامحمدي(جامعه شناس)
به جرات میتوان صداقت و التزام به عدم درغگویی را یکی از مهمترین دالهای گفتمانی دکتر پزشکیان دانست. او بارها تاکید میکند که دروغ نگفته، نمیگوید و نخواهد گفت. مردی که در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی خود نشان داده است به راستگویی و صداقت التزام عملی و عینی دارد.
دروغ را ميتوان سخن، اظهارنظر يا نوشته خلاف حقيقت و نادرستي دانست كه فرد در ارتباط خود با ديگران بيان ميكند. اما از منظر جامعهشناسي همه دروغها را نميتوان از يك نوع تلقي كرد. در اين ميان دروغها را ميتوان به دو دسته دروغهاي فردي و دروغهاي نهادي تقسيمبندي كرد. اين دستهبندي از آن جهت در جامعه امروزي ايران داراي اهميت است كه ميتواند به ما در تبيين شكاف ارتباطي بين مردم و حاكميت و جستوجوي راههايي براي ترميم آن ياري رساند. دروغ نهادی، زمانی آغاز میشود که کارگزاران سیاسی و مدیریتی نتوانند در مقابل تغييرات محيطي و اجتماعي تعادل نهاد متبوع خود را با اصلاحات لازم حفظ نمایند، در نتیجه با تظاهر و نمايش، به دروغ مدعی سازگاري نهاد با تغييرات محيطي و اجتماعی می شوند.
دکتر پزشکیان برای مقابله با دروغ نهادی، راهی دشوار در پیش دارد. او مجبور است برای مقاومت در برابر دروغگويي نهادي هزينه زيادي بپردازد. او به خوبی میداند دروغگويي نهادي، به تدريج فرهنگ رياكاري و وارونه جلوه دادن و تزريق اطلاعات غلط را ترويج ميدهد. او در سالها کار سیاسی خود، به درستی پی برده است که برخی سیاستمداران، دروغگويي نهادي را با این انگیزه توجیه میکنند كه به بقاي نهاد مربوطه و متبوعه خود كمك میکند. به عبارت بهتر، آنها با ديدگاهي پديدارشناسانه، با فرآيند ذهني «خنثيسازي»، نهتنها خود را از اتهام دروغگويي تبرئه ميكنند، بلكه با اعلام تبعيت از اصول والاتر و هنجارهاي مهم مثل حفظ نهاد تابعه خود، ولو به قيمت تخلف از اخلاقيات، شرم دروغگويي را از نظر رواني از خود دور ميكنند. او بارها در مناظرات انتخاباتی شاهد دروغگویی نهادی رقبای خود بوده است در حالیکه موقع بیان این دروغ ها، بسيار آرام و بدون استرس و حتي در مواردي با لبخند دیده می شدند؛ چراکه در دروغگويي نهادي رابطه بين انجام عمل ضداخلاقي با واكنشهاي رواني كه عامل شرم، تاثر و پشيماني است، مختل ميشود. اين اختلال تا حدي پيش ميرود كه دروغگويان نهادي، حرفهاي دروغ خود را نيز باور ميكنند و به درستي آنها ايمان ميآورند؟!
دکتر پزشکیان به خوبی بر کلیدواژه مهمی انگشت گذاشته است. او به خوبی می داند ادبيات مزورانه مبتنی بر دروغ، ديوار بين واقعيت و درك افراد از آن را هر روز بلندتر ميكند. او نیک می داند دروغگويي نهادي با اختلال در رابطه بين تكليف و مسووليت، كارگزاران و سیاستمداران را به عدم پاسخگويي و تفسير به راي امور و عمل سليقهاي ترغيب ميكند. دروغ نهادي، نه تنها نهادها را از خطر فروپاشي نجات نميدهد، بلكه فرصت اصلاحات به موقع را از كارگزاران ميگيرد. از طرف ديگر، دروغ نهادي به رابطه بين مردم و حاكميت آسيب جدي وارد كرده و شكاف بين آنها را تشديد ميكند. استفاده از دروغگويي نهادي به عنوان رويكرد كنترلي، اعتماد اجتماعي را تخريب و خرمن سرمايه اجتماعي را خاكستر ميكند كه در نتيجه آن هزينههاي سنگيني متوجه حاكميت ميشود.
دکتر پزشکیان با تاکید همه روزه خود در جریان تبلیغات انتخابات، بر عدم دروغگویی، فصل جدیدی را در ادبیات حکمرانی ایران رقم زده است که اگر نگوییم بی سابقه، دست کم، کم سابقه است. این تاکید، بیشک یکی از دلایل مهم جذابیت گفتمانی دکتر پزشکیان است.