محمد حقیقی راد(روزنامه نگار اجتماعی)_چندی پیش کتابچه ای در حوزه مطبوعات تحت عنوان « چگونه موضوعات مربوط به معلولیت را پوشش دهیم » از طرف یکی از دوستان به دستم رسید و مطالعه کردم که بسیار کتاب شایان توجه و قابل تاملی بود زیرا این کتابچه از سوی مرکز معلولیت و روزنامه نگاری وابسته به مدرسه روزنامهنگاری والتر کرانکیت، زیر نظر دانشگاه ایالتی آریزونا منتشر شده بود که در آن معلولیت را به دو دسته معلولیت آشکار و پنهان تقسیم میکند حال این کتابچه مرا بر آن داشت در این نوشتار کوتاه نکاتی را خدمت دوستان رسانه ای خودم عرض نمایم .
در سالهای اخیر، تلاشها جهت ارتقای آگاهی عمومی در خصوص حقوق انسانی و قابلیتهای افراد دارای معلولیت در جامعه ایران افزایش یافته است. افراد دارای معلولیت، در قالب تشکلها، پویشهای اجتماعی، و نیز به طور فردی از طریق شبکههای اجتماعی از موانع متعدد محیطی و رویکردهای معلولستیزانه یا معلولهراسانه سخن میگویند، و خواستار اقدامات فوری و ملموس در جهت رفع تبعیض و انزوای جامعه دارای معلولیت در ایران هستند
در این میان، برخی رسانه ها با آن که در پوشش کارزارهای معلولان کوشا بودهاند، همچنان میتوانند فضاهای بیشتری را در رابطه با پوشش سیاستهای مربوط به معلولیت و نگاههای انتقادی و عمیقتر به مسائل پیشروی افراد دارای معلولیت در ایران باز کنند و تنها در محدوده خبررسانی باقی نمانند. یکی از لوازم کلیدی برای بهبود کمیت و کیفیت پرداختن رسانهها به موضوعات و تجربیات مربوط به معلولیت، انتخاب واژگان صحیح و مناسب است. در زبان فارسی، به مانند اغلب زبانهای دیگر، واژههای نامناسب تقلیلدهنده و گاهی توهینآمیز برای اشاره به معلولیت رواج دارد که اهمیت حساسیت در انتخاب واژه را بیش از پیش آشکار میسازد و همه اینها در قالب معلولیت آشکار نهادینه شده است
اما در زمینه معلولیت ها نوعی دیگری نیز وجود دارد که از آن بعنوان معلولیت پنهان یا نامرئی از آن یاد می شود که ساده انگارانه از کنار ان می گذریم و هیچ رسانه ای در مورد انها صحبت نمی کند و هیچ کارزاری برای آنها شکل نمی گیرد که این گونه معلولیتها ممکن است مزمن یا موقت باشند، به راحتی قابل مشاهده نیستند و بدون نشانههای فیزیکی مشخص میمانند. این نوع معلولیتها، مانند اختلالات روانی یا بیماریهای نورولوژیک، از جمله پارکینسون، اماس، آلزایمر، و صرع، بهطور مستقیم بر بدن یا رفتار فرد تأثیر نمیگذارند، اما میتوانند موانع جدی ایجاد کنند.
افراد دارای این معلولیتها ممکن است با مشکلاتی در روابط کاری، تعاملات اجتماعی، و حتی ارتباط با خبرنگاران مواجه شوند. نادیده گرفتن یا عدم فهم این نوع معلولیتها میتواند چالشهای مضاعفی برای فرد ایجاد کند. افراد با معلولیتهای پنهان ممکن است در قالبهای هنجاری برای گفتوگو یا تولید محتوا جا نیفتند، که میتواند باعث شود روزنامهنگاران از ادامه کار با آنها منصرف شوند یا نظراتشان را نادیده بگیرند و همچنین مسائل مانند عدم تعادل، تغییرات در تمپوی صدا، مشکلات در بیان یا یادآوری، و اختلالهای خلقی ممکن است موجب عدم اعتماد به منبع شود. آگاهی از این شرایط میتواند به روزنامهنگاران کمک کند تا صبور و بردبار باشند و استراتژیهای مناسبی برای برقراری ارتباط موثر با این منابع پیدا کنند
بعنوان کلام آخر پیشنهادهایی برای روزنامهنگاران در مواجهه با معلولیتهای پنهان و آشکار خدمت این عزیزان عرض می کنم که عبارتند از :
1. بدون پیشفرض وارد شوید و فرضی درباره تواناییها یا معلولیتهای احتمالی نداشته باشید
2.کنجکاوی بیجا نکنید و اگر معلولیت پنهان سوژه تولید محتوا نیست، در مورد آن پرسوجو نکنید. اجازه دهید فرد تصمیم بگیرد که آیا و چگونه در مورد معلولیت خود صحبت کند
3.شرایط را ساده و امن کنید و دستورالعملها و پرسشها را به صورت کوتاه و ساده بیان کنید. به آرامی بپرسید که سوژه با چه روشی برای گفتوگو راحتتر است نظیر نشسته، ایستاده، یا در مکانی خلوتتر…
4.به نگرانیها و نیازهای سوژه توجه کنید و به سوژه زمان کافی بدهید تا افکار خود را بیان کند. ممکن است صحبت آنها آرامتر، کندتر یا تندتر باشد. اگر جملات به نظر پیچیده میآیند، از روشهای خلاقانه برای طرح سوالات ساده تر استفاده کنید
5.از مداخله بیجا خودداری کنید و در مواجهه با حواسپرتی یا وقفههای گفتاری، فرض کنید که مداخله ممکن است اضطراب سوژه را افزایش دهد. تأکید بر غلطهای بیانی نیز ممکن است مفید نباشد.
6.خلاصهسازی و تأیید و در پایان گفتگو، مطالب را خلاصه کنید و از سوژه تأیید بگیرید که پیام را به درستی دریافت کردهاید.