پایگاه خبری تحلیلی استان پنجم

امروزه مشاوره تحصیلی با توجه به پیشرفت و تخصصی‌تر شدن دانش، مشاغل و کسب و کارها در هر حوزه تحصیلی اهمیت زیادی پیدا کرده است. هر کسی در زندگی تحصیلی خود با گزینش‌های زیادی روبروست و مشاوره تحصیلی در این میان نقش تاثیر گذاری در سرنوشت شما ایفا می‌کند. با انتخاب‌ صحیح، می‌توانید آینده تحصیلی و شغلی درخشانی را برای خود رقم بزند. در این راستا با مهندس پژمان خفتان، مولف کتاب های مشاوره تحصیلی مصاحبه ای انجام داده ایم که در پی می آید:

استان پنجم- لطفا ضمن معرفی خود بفرمایید چگونه به این امر علاقه مند شدید؟
پژمان خفتان متولد بهمن ماه ۱۳۷۰ در استان کرمانشاه هستم. چون پدرم فرهنگی بود به شغل معلمی علاقه مند شدم. وقتی پدرم را در نوجوانی از دست دادم این علاقه دوبرابر شد طوری که زمانی ۱۵ سال داشتم و سال اول دبیرستان بودم برای هم کلاسی ها و هم محله هایم در مسجد محل کلاس تقویتی ریاضی می گذاشتم.
در هنگام انتخاب رشته سال اول دبیرستان بخاطر راهنمایی اشتباه و بر خلاف میل خودم و تحمیل نظر مشاور و راهنمایی و سوق و تشویق ایشان به هنرستان فنی حرفه ایی رشته الکتروتکنیک رفتم و کم کم از رسیدن به اهدافم دور می شدم و آرزوها و علایق خود را بر باد رفته می دانستم. ولی وقتی سال آخر تحصیلی در هنرستان بودم متوجه ضعف شدید علمی دانش آموزان فنی حرفه ایی شدم و عده ایی بر اثر اشتباه از شناخت رشته خود به بعضی از گرایش ها آمده بودند و بخاطر علاقه که به رشته خود نداشتند گاها ترک تحصیل کرده و یا دچار ضعف شدید درسی می‌شدند و در بین دانش آموزان هنرستانی افرادی بسیاری هم بودند که از هوش و سطح علمی بالایی برخوردار بودند و شاید باید ذهنیت مردم نسبت به این موضوع عوض شود که افرادی که رشته های فنی یا کاردانش را انتخاب می کنند قطعا نمی توان گفت از لحاظ علمی ضعیف هستند. به همین دلیل من از سمت دیگری به آرزوهایم نگاه کردم. طوری که عده ایی در مسیر انتخاب رشته در دبیرستان اشتباها از درس زده می شوند تصمیم گرفتم در کنار رشته هنرستان خودم دوره های مشاوره تحصیلی هم شرکت کنم به همین دلیل حضور در کلاس های مشاوره و کارگاه ها مشاوره با علاقه دنبال کردم.
استان پنجم- در دانشگاه نیز این رویه را ادامه دادید؟
در دوران دانشجویی نیز کم کم به رشته برق علاقمند شدم زیرا این رشته آمیخته‌ایی از ریاضی و فیزیک بوده و چون من دراین دروس قوی بودم توانستم در دروس تخصصی برق به مشکل بر خورد نکنم و این کار باعث شد که خللی به کلاس های مشاوره ام وارد نشود. در دوران دانشجویی بارها به آموزشگاه و موسسات علمی جهت تدریس مراجعه کردم ولی بخاطر اینکه دانشجو بوده و تفاوت سن کمی با دانش آموزان داشته با اینجانب همکاری نکرده اند و ملاک و معیار آنها بار علمی نبوده و فقط بخاطر سن و نداشتن تجربه به بنده جواب رد می دادند. از این رو من از تدریس و مشاوره دلسرد نشدم و مانند روال قبل در مسجد محله خود و در کانون های مساجد و موسسات خیریه بدون دریافت هزینه ایی مشغول به تدریس و مشاوره شدم.
و به صورت اتفاقی با یکی از آموزشگاه های تکمیل دیپلم فنی حرفه ایی در زمینه برق بود آشنا شدم و ایشان به بنده اطمینان کردند و تنها من ۱۹ سال داشته ام به بنده کلاس آموزش برق جهت تدریس دادند با این کار موج جدیدی از امید در من به وجود آمد.در ادامه با چند موسسه که کار آنها مشاوره تحصیلی بود آشنا شدم که با علم اینکه بنده هنوز تخصص در مشاوره ندارم با بنده همکاری کرد به طوری که در ۲۰ سالگی هم مدرس برق بوده و هم مشاور و مدرس ریاضی بودم.
استان پنجم- از خاطرات سخت و شیرینتان در این مسیر بگویید؟
روزگار در حال سپری شدن بود و من با انگیزه به اهداف خودم فکر می کردم تا اینکه بعد از اتمام دوران دانشجویی به خدمت مقدس سربازی مشرف شدم.
همه همکاران و دوستان بر این باور بودند دوران خدمت سربازی دوران افت بنده می باشد وقتی که در اسفند ماه ۹۴ به خدمت اعزام شدم تمام دغدغه هایم این بود که از لحاظ آموزشی و علمی عقب نمانم لذا در مواقعی که در پادگان حضور نداشته ام به صورت پاره وقت تدریس و مشاوره انجام می دادم که و در این میان مشکلاتی که وجود داشت مانند اینکه گاهی، زمان مشاوره و تدریس داشتم و بخاطر شرایط پادگان مجبور بودم در پادگان بمانم و به همین علت با موجی از انتقاد به حق دانش اموزان و اولیا آنها روبه رو شدم . ولی باید چاره ایی می اندیشیدم با توجه به لطف مکرر پرسنل پادگان شهدا استان کرمانشاه بنده به صورت شیفتی مشغول به ادامه خدمت شدم و در ایامی که منزل بودم و با برنامه ریزی مشغول به تدریس خصوصی شدم شرایط سختی بود عوض کردن ذهنیت های مردم از بدقولی هایی که به علت خدمت سربازی بود تا ریزش شدید دانش آموزان به طوری که در کل ۱۸ ماه دوران خدمت کلا ۵ دانش آموز داشتم. بعد از اتمام خدمت با توجه به مواردی که گفته شد کار در زمینه تدریس و مشاوره برای بنده سخت شد به طوری که بعد از یکسال از پایان خدمت سربازی ام فردی و آموزشگاه هایی حاضر به همکاری با من نشد.
به طور کلی تصمیم گرفتم مطالب مشاوره ایی ام رو در نشریات پر مخاطب چاپ کنم و نتیجه مطالعات خود را در روزنامه ها و مجلات نشر دهم که با همکاری خوب پرسنل و مدیریت روزنامه های استانی و کشوری این امر تحقق پیدا کرد. روزها در حال سپری شدن بود و جلب اطمینان دوباره سخت بود طوری که بارها به شهرستان های اطراف رفتم و درخواست برگزاری گارگاه های مختلف تحصیلی را داشتم گاها بعضی ها موافقت می کردند و بعضی ها مخالفت می کردند.
بالاخره با شروع سال ۹۸ شاید سال شکوفایی بنده بود با شروع این سال دعوت به یکی از مجموعه‌های آموزشی شدم جهت انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان و به تدریس ریاضی و برق پرداختم.
گاهی اوقات وقتی می بینم که دانش آموزی دارای ضعف تحصیلی برخودار است و یا اشتباها انتخاب رشته انجام داده ناراحت می شوم و گذشته خودم را یاد آور می‌شوم .
گاهی اوقات که می بینم با توجه به تلاش های مکررم دانش آموزان نتیجه مطلوب و دلخواه ام نمی گیره بسیار ناراحت می شوم و برای کاهش این ناراحتی به استخر میروم ولی در اکثر مواقع به روضه ها و جلسات قرآن میروم که روح ام ریکاوری بشود.
استان پنجم- از نویسنده شدنتان برایمان بگویید.
جایی باعث دلسردی شدم طوری که گاها مشاوره و تدریس را رها کردم که با دلگرمی خانواده ام علی الخصوص مادرم دوباره قوت گرفتم و راهم ادامه دادم و بعد از مدت ها مشغول نوشتن کتاب شدم که نه تنها کلیه دغدغه های یک دانش آموزان بلکه کلیه دغدغه های اولیا آنها را برطرف کند که با توجه به مطالب و تنوع مطالب به یکی از پر مخاطب ترین کتاب های مشاوره ایی تبدیل شد .
استان پنجم- و شیرین ترین خاطره شما؟
شاید برای هر فردی یه سری خاطرات تلخ و یا شیرینی وجود دارد که باعث می شود همیشه در ذهن ها باقی بماند بنده شیرین ترین خاطره ام مربوط به سوال ۹۶ است که یه دانش آموزان چندین بار امتحان ریاضی رو داده بود و نمره قبولی نگرفته بود و بخاطر همین گرفتن دیپلم اش به مشکل برخورده بود که وقتی تدریس اش می کردم همش استرس این رو داشتم که نتیجه دلخواه رو نگیره که خوشبختانه نمره قبولی گرفت.
تلخ ترین خاطره هم مربوط می شه به تصادف یکی از دانش آموزانم که واسه ثبت نام دانشگاه قبولی اش در داخل مسیر تصادف کرد و فوت کرد.
استان پنجم- از جایی پیشنها همکاری دارید؟
الان از شهرهای مثل ساوه و اهواز و چند شهر دیگه پیشنهاد همکاری دارم ولی ترجیح می دهم در استان خودم کرمانشاه باشم و به همشهریان خدمت کنم.
استان پنجم- در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
از تمامی مسئولین شهر خواهش می کنم که به جوانان بها بدهند و علاقه و توانایی افراد علی الخصوص جوانان را سرکوب نکنند . با توجه به احترام به همه پیشکسوت های آموزشی توجه داشته باشیم که جوانان با انگیزه می توانند با استفاده از تجارب پیشکسوتان و با رهنمودهای آنان بتواند با انگیزه به سطح آموزشی استان و کشور کمک کنند زیرا جوانان به علت فاصله کم فارغ التحصیلی و شروع به فعالیت در زمینه علمی می توانند رهرو خوبی برای دانش آموزان باشند.
در پایان از استاد عزیزم جناب آقای داوود امامی ممنونم که این وقت را در اختیار بنده قرار دادند.

ostanepa

See author's posts